روش تحقیق کمی
پژوهش های کمی در حوزه علوم انسانی و رفتاری بر پایه جهان بینی و پارادایم خردگرایانه قرار دارند. فرض اساسی این پارادایم بیان می دارد که « واقعیت چیزی است که فرد می تواند به وسیله حواس خود آن را تجربه نماید» (سرمد و دیگران، 77: 1380). پژوهش کمی رویکردی جزءگرا و تحصلی برای توصیف عینی متغیرها و توضیح روابط بین آن هاست. بدین معنا که نگرش و دیدگاه کمی، ریاضی و رقمی بر این گونه پژوهش ها حاکم است. به همین دلیل در روش شناسی این پژوهش ها نیز هر آنچه به کار گرفته می شود، باید قابلیت تبدیل به رقم و یا عدد را داشته باشد و یا بتوان آن را به صورت رقم و عدد بیان نمود. در زیر به هر یک از مفاهیم روش شناسی این رویکرد پژوهشی به طور فشرده و مختصر، تا آنجایی که لطمه ای به مفهوم وارد نسازد، پرداخته می شود (عابدی و شواخی، 1389). درباره روش تحقیق کمی، محمد پور به نقل از هس بایبر و لیوی (۲۰۰۴) و دنزین و لینکلن (۲۰۰۵) می نویسد: «این روش شناسی مبتنی بر تجربه گرایی بیکنی است و در قالب پارادایم های اثبات گرایی و پسا اثبات گرایی قرار می گیرد. روش های کمی و آزمایشگاهی، استفاده از داده های عددی و تحلیل های آماری از اصول اساسی این روش شناسی هستند. این جنبش از دوره روشنگری و پیدایش علوم اجتماعی و رفتاری تا دهه ۱۹۷۰ بر بخش عمده نظریه و روش در علوم اجتماعی مسلط بوده است. با وجود این، در خلال چند دهه اخیر در پی انتقادات درون پارادایمی و برون پارادایمی، به نوعی افول نسبی رسیده است»(محمدپور، 112: 1389).
- عابدی، احمد، شواخی، علیرضا (1389)، مقایسه روش شناسی پژوهش کمی و کیفی، نشریه راهبرد، دوره 9، شماره 54، صص 153-168.
- سرمد، زهره، بازرگان، عباس و حجازي، الهه (1378)، روش هاي تحقيق در علوم رفتاري، چاپ دوم، تهران: انتشارات آگاه.
- محمدپور، احمد (1389)، طرح های تحقیق با روش های ترکیبی: اصول پارادایمی و روش های فنی، مطالعات اجتماعی ایران، 10، 141 -106.