پژوهشی, معمارساز, معماری

شبستان در مساجد ایرانی

شبستان در مساجد ایرانی

از لحاظ معماری، نخســتین مســجد در واقع حیاط خانة پیامبر بود. این مســجد با پلانی به شکل مســتطیل، و بدون سقف ساخته شد. بعدها به دلیل آفتاب سوزان عربستان، با استفاده از تنة درختان نخل و در سمت رو به قبلة آن سایبانی درنظر گرفته شد. با گسترش اسلام و افزایش جمعیت نمازگزاران، سایبان بزرگ تر، و تعداد ستون های آن بیش تر شد. نقش مهمی که این سایبان در آسایش نمازگزاران داشت باعث شد تا کم کم به عنوان یک کالبد معماری شناخته شود و واجد نامی چون «شبستان» گردد. ویژگی مهم شبستان این بود که به سادگی و در جهت های مختلف قابل توســعه بود، و هرگاه به توسعه مسجد نیاز بود، این کار تنها با افزودن چند دهانه به شبســتان قابل انجام بود. با گسترش اسلام در ســرزمین های جدید، مسجد پیامبر در مدینه سرمشق ساخت مساجد بعدی قــرار گرفت و از آن جا که کالبد شــاخص آن شبســتان بود، الگویی به نام «شبســتانی» در معماری مســاجد به وجود آمد و در میان ملل مختلف مســلمان رواج یافت. طرح این الگو عبارت است  از یک حیاط مســتطیل شــکل مرکزی، که با حلقه شبســتان ها از  چهار طرف احاطه شده اســت. کشــیدگی حیاط معمولا در راستای قبله اســت. هریک از شبستان ها تالار مســقف بزرگی است که بار ســقف آن به وسیله ستون های متعدد به زمین منتقل می شود. در هر شبســتان انبوهی از ستون ها دیده می شــود که در یک شبکه منظم هندســی با فاصله های دقیق از یکدیگر قرار گرفته اند (نعمتی و شهلائی، 1392). بنایــی کــه باعــث الگو شــدن این دســته مســاجد گردید، مســجد  پیامبر در شــهر مدینه و ریشــه واژه شبســتان از عنصر شــاخص آن مستطیل شکل بنا گرفته شده است. به طور ساده، حیاطی تقریبا کــه اطــراف آن توســط شبســتان احاطه شــده اســت، ســازنده این دسته مساجد است. ستون هایی که به شکل شبکه در شبستان قرارگرفته اند، علاوه بر وظیفه تحمل بار سقف، وظیفه محوردهی و تقسیم فضایی به سمت قبله را نیز بر عهده دارند. این شکل گیری ســاده عناصــر کالبــدی در کنــار یکدیگر و تحــول آن در قــرون اولیه اسـلام، ســازنده مســاجد زیادی در سراســر قلمرو اسـلامی گشــت (پیرنیا، 148: 1389).

 

  • نعمتی، محمد، شهلائی، عیرضا (1392)، تحول فضایی در معماری مسجد چهارایوانی نسبت به مسجد شبستانی (مطالعه موردی: مسجد جامع اصفهان)، نشریه هویت شهر، شماره 22، سال نهم، صص 75- 86.
  • پیرنیا، محمد کریم (1389)، سبک شناسی معماری ایران، تدوين غلامحسین معماریان، سروش دانش، تهران.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *