گچبری در معماری ایرانی
از دوره اشکانیان گچبری های کنده کاری شده و رنگارنگ از عوامل مهم تزیینات معماری ایران بوده است (پوپ، 2014: 81). در دوران اشکانی گسترش گچبری در فنون تزیینی چشم گیر و آذین های گچبری نمایانگر تسلط کامل در اجرای سریع و ارزان شیوه آرایه پردازی بود (پوپ، 2008: 1493). از جمله منابع باستان شناسی که انواع نمونه های گچبری تزیینی را بر سطح دیواره و سقف به نمایش گذاشته نقش برجسته های ملات گچی قلعه یزدگرد است. این نقش مایه ها شامل آدمیان و جانوران واقعی یا تخیلی در ترکیب با اشکال هندسی یا گل و گیاه انتزاعی(استیلیزه) است. حدود قرن چهار ه.ق. تکنیک آژده کاری (لانه زنبوری) در تزیینات گچبری ایجاد شد که نمونه های ارزشمند آن در گچبری مسجد جامع نایین و شهر تاریخی نیشابور موجود است(احمدی و شکفته، 2011: 146). هنر گچبری در ایران دارای سابقۀ بسیار کهنی است (زیگورات چغازنبیل و هفت تپه در دوران تاریخی ایلام). این هنر در گذشت زمان و در دوران قبل از آمدن اسلام به ایران، به ویژه در دوره ساسانیان بسیار بالنده و شکوفا شد (تپه حصار). هنر گچبری در قرون نخستین اسلامی با وام گیری از هنر ساسانیان و تحت تأثیر مستقیم آن، با تغییراتی؛ یعنی حذف نقوش انسانی و حیوانی و ازدیاد نقوش اسلیمی و کتیبه ای بیش از پیش و متناسب با فضای فکری و دینی اسلام رونق گرفت. این هنر با ورود به دوره سلجوقی، نسبت به گذشته، هرچه بیش تر شکوفا شد و تزئینات گچ بری با شیوه های مختلفی از جمله توپُر و توخالی، برجسته، آژده کاری و رنگ آمیزی شده و ارائه گردید (مسجدجامع اردستان). در این دوره، هنر گچبری به تکامل خود ادامه داد و تحولاتی در آن صورت گرفت که زمینه را برای شکوفایی آن در دوره ایلخانی فراهم کرد. از آن جا که سبک های تزئینی به کندی رشد می کنند و اغلب به تزئینات دوره قبل متوسل اند، می توان اذعان داشت که هنرمندان گچبُر دوره سلجوقی، گرایشی را بنا نهادند که در دوره ایلخانی به تکامل رسید. تزئینات گچبری معمول در دوره سلجوقی، در عصر ایلخانیان به تدریج رو به دگرگونی رفت و پرکاری و آراستگی زیاد، ویژگی گچبری این دوران شد. به وجود آمدن محراب های گچی گسترده با انواع اقلام خط، به ویژه گونه های مختلف کوفی، به کارگیری انواع گره های هندسی، نقوش اسلیمی و درختایی در لابه لای کتیبه ها با گل و برگ پهن و نیز برجستگی و فرورفتگی زیاد نقوش، موجب تحولی عظیم و خلق شاهکارهای زیبای گچبری در دورۀ ایلخانی و به سر حد کمال مطلوب رسیدن آن شد (ویلبر، 81-83: 1346).
- Wilber, D. N. (1968). Islamic architecture of Iran in Ilkhanid period. Translate by Abdollah Faryar. Tehran: Translation and publication of books press.
- Pope.A.U, & Akerman .F (2008). A Survey of Persian Art. Vol 3. Cyrus Parham. Scientific& Cultural Publications Company.Tehran.
- Pope.A.U, & Akerman .F (2008). A Survey of Persian Art. Vol 7. Cyrus Parham. Scientific& Cultural Publications Company.Tehran.
- Ahmadi. H., & Shekofte, A. (2011). The Stucco Decoration in Early Periods of Islamic Architecture in Iran (7th to 11th centuries AD)”. Journal of Literature and Religious Art, No. 4, 125 -150.