معماری دیکانسترکشن
به دلیل متفاوت بودن تعریف دیکانستراکشن نمی توان تعریف دقیقی از این سبک داشت، زیرا هر تعریفی از دیکانستراکشن می تواند متغیر با خود دیکانستراکشن تفسیر و برداشت شود. گاهی به نظر می رسد که بیان اینکه دیکانستراکشن چه چیزی است که هست؛ آن گونه که دریدا اظهار کرده است، دیکانستراکشن نه یک نقد، نه یک روش، نه یک اقدام و نه یک عملیات است. دیکانستراکشن بسته ای است در درون، هیچی نیست بلکه یک گشودگی به سوی دیگری است. بر خلاف معماری مدرن که به ساده نگری فرم ها می پردازد، معماری دیکانستراکشن روی آوری به فرم های پیچیده و طرح آن هاست. شباهتی که بین معماران پست مدرن و دیکانستراکشن وجود دارد، این است که هر دو فرم های ساده و ترکیب های ساده ی مدرن را رد می کنند و در پی پیچیدگی در معماری هستند. اما تفاوت بزرگ این است که معماران دیکانستراکشن به هیچ عذر و بهانه ای عوامل و فرم های قدیمی را به معماری خود راه نمی دهد. نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقا همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد. متن به جای انتقال دهنده معنا، یک خالق است. به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم. هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود بیان می کند (1985 ,jacques Derrida). مکتب فکری دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا فیلسوف معاصر فرانسوی پایه گذاری شد. دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم، از متغیرها غافل می مانیم؛ فرهنگ و شیوم های قومی هر لحظه تغییر می کنند پس روش ساختار گراها نمی تواند صحیح باشد. تقابل های دوتایی موضوع دیگری است که دربدا نقد کرده است، تقابل های دو تایی همچون روز و شب، مرد و زن، ذهن و عمین، گفتار و نوشتار، زیبا و زشت، نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است. از زمان افلاطون تا کنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است، ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد. او این منطق را سیاه و سفید و مسائله می این یا آن را مردود می داند (قبادیان، 1381).
- قبادیان (1381)، مبانی و مفاهیم معماري معاصر غرب، چاپ سیزدهم، نشر دفتر پوهش اي فرهنگی.
- Derrida, J. (1985) Letter to A Japanese Firend, in, Wood , D. and Benasconi, R. Eds. Derrida . and diference, Prousiam, New York.